فلسفه بازاریابی و علت وجودی بازاریابی، خلق مشتریان
سودمند است و هدف آن بیشتر ایجاد مشتری وفادار است. (فیلیپ کاتلر، ۲۰۰۳)
پس اگر از این منظر به بازاریابی نگاه کنیم درخواهیم
یافت که همه تلاش سازمانها باید درجهت جلب وفاداری و حفظ مشتریان باشد که البته
این نباید فقط به عنوان یک شعار بلکه هسته مرکزی فعالیتهای سازمانها قرار گیرد.
حال اگر کمی به پیرامون خود نگاه کنیم درهر صنعت یا کسب و کاری که باشیم خود را با
انبوهی از محصولات مشابه ازنظر کیفیت و خدمات مواجه خواهیم دید؛ دست به هر نوآوری
که می زنیم به سرعت مشابه آن را در کالای رقیب خواهیم دید.
ما با تغییرات سریع علائق و خواسته های مشتریان روبرو
هستیم چون آنها کاملا قدرتمند شده و انقلاب انتقال قدرت از فروشنده به مشتری تحقق
یافته است. حال این پرسش پیش می آید که چگونه می توان درچنین بازاری مشتریان را در
کنار سازمان نگاه داشت و آنها را از دستبرد رقبا دور کرد.
اگر به سیر تکاملی شرکتها نگاه کنیم مراحل زیر را در آن
خواهیم دید. (کاتلر، ۲۰۰۳)
۱ – مرحله دادوستد؛
۲ – تمایز کالا؛
۳ – خدمات مشتریان؛
۴ – قسمت بندی بازار مشتری؛
۵ – مرحله پایگاه اطلاعاتی مشتری منفرد.
همان طور که در این سیر مشاهده می کنید جهت گیریها کم کم
در سیر تکاملی به سمت مشتری منفرد سوق یافته و شناخت کامل او در رأس قرار گرفته
است.
شناخت کامل از مشتری سازمان را با کلیه علائق و سلائق
مشتری آشنا ساخته و شرکت را در مسیر برقراری یک ارتباط موثرتر با وی یاری می دهد.